خودکشی

ساخت وبلاگ

طناب دار را محک کرد برای چندمین بار انرا امتحان کرد برای اینکه از ان مطمئن شود ، وزنه ای را به ان وصل کرد و روی کاغذ حساب و کتاب کرد ، که ایا میتواند وزنش را تحمل کند ، ریاضی اش خوب بود ، به دیروز رفت ، وقتی ورقه های ریاضی را اقا معلم میداد ، بلند گفته بود ، اقای محسن تهامی ، 5/19، محسن باورش نشده بود ، مگر میشد؟ او همه مساله ها را درست حل کرده بود ،دنیا دور سرش چرخید و چرخید ، فکر اینکه پدر و مادرش چه میگویند او را داغان میکرد ،مادرش را تصور میکرد که برگه ی امتحانی را دستش گرفته است و میگوید این بود ،اقادکتر ما ؟ این چه وضع درس خوندن است

و پدر را که از ناراحتی صورتش قرمز رکده است و میگوید: این امکانات و این معلم خصوصی و این رایانه ،دیگه چی؟ دیگه چکار میبایست برات میکردم که نکردم ، چهره سیاوش پسر عمویش را تصور کرد که با خنده موذیانه میگوید من 20 شدم و تو 5/19 .

فکر اینکه که ممکن بود موقعیتش رد مدرسه تیزهوشان به خطر بیفتد ،بچه هایی که فقط منتظر بودند نمره اش کم شود تا اذیتش کنند ...

محسن با خودش فکر کرد دیگر نمیتواند به این وضع ادامه دهد بهترین کار این است که خودش را از این اضطراب مداوم خلاص کند

روی صندلی رفت ، اما قدش به دار نمیرسید ، کاب ریاضی را زیر پایش گذاشت ،بعد یک کتاب قطور کمک درسی را ،اما باز قدش نرسید کتاب فیزیک و یک کتاب بزرگ و قطور کمک درسی را

حالا خیلی به طناب دار نزدیک شده بود ،میتوانست با دست طناب را بگیرد اما باز هم سرش بهطناب نمیرسید .

تنها چیزی که مانده بود ، یک راکت قدیمی تنیس بود ، خاطرات بازی و خنده با دوستانش را به یاد اورد که کلی با هم باز ی میکردند و میخندیدند ..ارش عباس ،تقی و رضا و علی

اما حالا مدتها بود که فرصت استفاده از راکت را نداشت چون درس و مشق ها اجازه این کار را میداد

راکت را برداشت ، با خودش گفت این را که زیر پایم بگذارم سرم داخل طناب میرود .راکت را روی کتابها گذاشت و بالا رفت ، ناگهان راکت از زیر پایش بیرون رفت و از بالا به زمین خورد

صدای به زمین خوردنش به گوش پدر رسید پدر وارد اتاق شد

چند ساعت بعد ، محسن و پدرش در بیمارستان بودند تا پای شکسته ی محسن را گچ بگیرند

پدر محسن در اولین فرصت ، پرونده فرزندش را از مدرسه تیزهوشان گرفت ...

 

انعکاس...
ما را در سایت انعکاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasbabaka بازدید : 276 تاريخ : دوشنبه 30 ارديبهشت 1398 ساعت: 7:54